اسلام، دین کار و کوشش - محمّد رسول الله ، رحمة للعالمین /style.css" type="text/css" rel="stylesheet" ?>/style.css" type="text/css" rel="stylesheet" ?>/style.css" type="text/css" rel="stylesheet" ?>/style.css" type="text/css" rel="stylesheet">
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 اسلام، دین کار و کوشش است و به رغم تبلیغاتی که گاهی از جانب مخالفان مبنی بر تشویق روحیه دنیاگریزی و ترغیب به آخرت گرایی در این دین می شود و گریز از کار را از نتایج این نگرش در میان مسلمانان می دانند، منابع دینی ما پر از روایاتی است که بر این امر تأکید فراوان کرده و آن را از بهترین و ارزشمندترین عبادت ها شمرده است. قرآن، آفرینش روز و روشنایی آن را برای تأمین معاش ذکر کرده است: 

وَ جَعَلْنا النَّهارَ مَعاشا. روز را برای کسب روزی و معیشت قرار دادیم.
در روایتی آمده است که وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از جنگ تبوک باز می گشت، سعد انصاری به استقبال حضرتش شتافت و به او دست داد. پیامبر به وی فرمود: «چه صدمه و آسیبی به دست تو رسیده که دستت زبر و خشن شده است؟» سعد عرض کرد: ای رسول خدا! با طناب و بیل کار می کنم و درآمدی برای معاش زندگی خود به دست می آورم؛ از این رو دستم خشن شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دست او را بوسید و فرمود: «این دستی است که آتش دوزخ به آن نمی رسد».
در روایت دیگری، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم کسی را که بار خود را به دوش دیگران افکنده، حقوق خانواده خود را تضییع می کند، لعنت کرده است.
برخی روایات به آثار سوء بیکاری پرداخته و گفته اند: فقط تن آدمی نیست که به کار نیاز دارد؛ بلکه رشد روح و قوای معنوی و فکر و فرهنگ و تربیت او نیز به کار وابسته است. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید:
مردم در حالت بیکاری، بی نهایت گستاخ، و به ناسپاسی گرفتار می شوند تا جایی که فساد فراوان و کارهای زشت رواج می یابد؛ زیرا اگر تمام این ها [= امور معاش و کارهای لازم زندگی] در اختیار انسان قرار می گرفت و به کار و کوشش در این امور نیازی نداشت، دیگر زمین زیر پای او [از گستاخی و ناسپاسی] بند نمی شد و کار او به جایی می رسید تا به کارهایی دست زند که مایه نابودی خود باشد... .


در روایات فراوان دیگری، بیکاری و تن پروی و گریز از کار به بهانه های گوناگون نکوهش شده است. سیره معصومان علیهم السلام نیز این بوده که به کار و کوشش و تأمین گذران زندگی از دسترنج خود، اهتمام فراوانی نشان می داده اند.
اسلام، بین کار و بندگی خداوند، منافاتی نمی بیند. مهم این است که انسان در هر حال، وظیفه اش را انجام دهد؛ چنان که نقل شده است: وقتی حضرت علی علیه السلام از جنگ برمی گشت، به آموزش مردم و قضاوت در بین آن ها مشغول می شد و هنگامی که از این کارها فراغت می یافت، در باغ خود کار می کرد و در همه این حالات ذاکر خدا بود.
حضرت با کار و کشاورزی و احداث چشمه ها و نخلستان ها، از ثروتمندترین افراد زمان خود شد و از دسترنج خود هزار برده خرید و رهانید و همه باغ های احداثی خود را برای مستمندان وقف کرد؛ البتّه افراط در کار و پرهیز از هر گونه استراحت و تفریح نیز پسندیده نیست؛ به ویژه اگر به انگیزه حرص و طمع و کثرت طلبی باشد. انسان باید بخشی از وقت خود را برای استراحت و بخشی را برای تهذیب و رشد کمال اخلاقی و افزایش دانش دینی و اجتماعی قراردهد. امام کاظم علیه السلام فرمود:
بکوشید وقت خود را چهار قسمت کنید: بخشی برای مناجات با خدا، بخشی برای تأمین معاش، و قسمتی برای معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادی که عیوبتان را برای شما بیان کنند و در باطن به شما اخلاص ورزند، و بخشی نیز فراغتی برای لذّت های مشروع شما باشد.
این رهنمودها در چگونگی شکل گرفتن تابع عرضه کار مسلمان، بسیار مؤثّر است. مقدار مزد، یکی از عوامل تعیین کننده تخصیص کار و فراغت در کارگران است؛ یعنی کارگران در مزدهای پایین، به عرضه مقدار کمی کار حاضرند و به عکس، در دستمزدهای بالا، از فراغت خود کاسته، کار بیش تری ارائه می دهند.
کارگر مسلمان به لحاظ این که تأمین هزینه زندگی خود و خانواده اش بر او واجب است، حتّی در وضعیّتی که دستمزدها کم باشد نیز از کار دست نخواهد کشید؛ البتّه از طرف دیگر، به کارفرمایان نیز اجازه داده نشده است که با ایجاد وضعیّت مصنوعی و کاهش دستمزدها حقوقکارگران را پایمال کنند. همچنین به جهت این که بخشی از ساعات زندگی مسلمان به عبادت و نیز آسایش خود و خانواده اش اختصاص دارد، با افزایش دستمزد، تأثیر فراوانی بر میزان اشتغال آنان نخواهد داشت؛ البتّه مسلمان در حدّی که به فراغت و عبادت او آسیب نرسد، در ازای دستمزد بالاتر، کار بیش تری را عرضه می کند.
از دیگر تفاوت های کارگر مسلمان با کارگر غیرمسلمان این است که برخی از آنان با بالا رفتن درآمد، از ساعت کار خود کاسته، بر فراغت خود می افزایند، به گونه ای که اگر به طور کامل تأمین باشند، انگیزه کار در آنان از بین می رود؛ در حالی که مسلمان، حتّی اگر هزینه زندگی خود تا آخر عمر را نیز داشته باشد، به جهت نگرش خاص به کار، از کار دست نخواهد کشید.
این، گذشته از اشتغال، ناهنجاری های اجتماعی چون دزدی، جنایت، اعتیاد و ناامنی را نیز کاهش خواهد داد.

منبع:

http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/90864

 



تاریخ : دوشنبه 91/10/25 | 11:52 عصر | نویسنده : حیدری | نظر

  • paper | راه بلاگ | تک تاز بلاگ